نماد بهشت در معماری ایرانی
هدف به نمایش در اوردن اثار باستانی و کهن و ادغام انها با سنگهای قیمتی میباشد.
که میتوان به اثرات ماورایی سنگها و تاثیر آنها در سلامت جسم و روح و روان نیز اشاره کرد.
بیشترین هدف آشنا کردن مخاطب به نمادها و آثار ارزشمند و قدیمی جهان بخصوص ایران میباشد.
نقش طاووس نماد بهشت در معماری ایرانی
یکی از عناصر مهم هنر ، سمبلها است که به چهار دسته نمادهای انسانی، حیوانی، گیاهی و انتزاعی تقسیم میشود. یکی از مهمترین نمادهای حیوانی، نماد طاووس است. طاووس نماد بي مرگي، طول عمر و عشق است آن را با خورشید مربوط مي دانستند شاید به آن دلیل که مانند خروس مبشر سپیده دم است.نشانه ى طاووس از نقوشى است که در گونه هاى مختلف هنر ايران همچون کتاب آرايى، تزئينات معمارى، کاشيکارى، سفال، دست بافتهاو … به کار رفته است. طاووس همواره با مضامين رمزى و نمادين همراه بوده است. اين پرنده ى زيبا همراه با نقش مايه ى خورشيد و يا درخت زندگى بسيار ديده شده است. فرهنگنامه پارسی آریا» واژه پارسیشده طاووس را «فراشمرغ» آوردهاند؛ شاید از آن جهت که بالهای خود را همچون فرشی رنگین بر زمین میگستراند.. این پرنده با هبوط آدم و حوا، مدخل بهشت، نماد خورشید، نماد سلطنت، رستاخیز، نشان عزت، تجدید حیات، زیبایی و بسیاری مفاهیم اسطورهای و نمادین دیگر ارتباط دارد.
در فرهنگ و تمدن ايرانى اسلامى طاووس با مضامين مذهبى و باورهاى دينى همراه شده است چنانکه آن را تمثيلى از نفس نادم انسانى می دانند که خواستار بازگشت به موطن اصلى و ابدىخود است. از آنجا که طاووس را «مدخل بهشت» هم نامیدهاند، باعث ظهور این نقش بر سردر ورودیها ـ مساجد و خانهها و بازارها ـ شده است؛ البته نقش طاووس از دوران صفویه قوت گرفت .این نماد در دوران صفویه در تزئینات معماری اماکن مذهبی مورد استفاده قرار گرفته است. در دوران پیش از اسلام نیز در ارتباط با داستان آفرینش، مورد توجه ایرانیان بوده و تعابیر مذهبی مشخصی داشته است.اولین بار در کتیبههای کاشی سردر امامزاده هارون ولایت استفاده شد. با مرورزمان، به کتیبههای سردر مدرسه چهارباغ و مسجد جامع عباسی در دوران صفویه و مسجد سید در دوران قاجار راه یافت. هنرمند صفویه با استفاده هوشمندانه از این نقش، علاوه بر اعلام اعتقاد به ظهور منجی در فرهنگ شیعه، گوش چشمی نیز به تعابیر پیش از ورود مذهب شیعه به ایران داشته است. گواه این امر، محل قرارگیری و استفاده از نقش طاووس در بناهای این دوره و بعد از آن است که طاووس را دربیرون فضای اصلی و بر سردر ورودی نمایش میدادند تا یادآور اخراج آدم و هوا از بهشت باشد. علاوه بر این استفاده از آن در عهد صفوی، میتواند نشان از تمایل حامیان و دست اندرکاران ساخت بنا به برقراری ارتباط صلح آمیز میان دو فرهنگ شیعی و ایرانی باشد. نقش دو طاووس به صورت قرینه در دو طرف کوزه آب حیات که درخت زندگی از درون آن روئیده شده از جمله نقوشی است که تزئینات سر در ایوان ورودی مسجد امام اصفهان کار شده است. سالیان درازی ست این نماد از دوران صفویه تاکنون در معماری اسلامی رواج دارد. به روایات اشاره شده، طاووس، ابلیس را میشناسد و میتواند از داخل شدنش به این اماکن جلوگیری کند؛ البته هیچ گاه این نقش به گونهای کاملا مشخص و واضح دیده نمیشود، بلکه در پیچوتاب اسلیمیها و گلهای بهشتی پنهان میشود.
علاوه بر موارد فوق نقش طاووس در کاشیکاری های کلیسای وانگ، نمای بیرونی کاخ هشت بهشت وسر در بعضی بناها در خیابان هارونیه اصفهان دیده می شود. یکی از زیباترین نقش طاووس همراه با درخت زندگی در تزیینات قصر صفویه در شهر نایین (خانه ی پیرنیا)است. این نقش در اماکن مذهبی دوره قاجار(مسجد سید) و حتی درایوان مسجد اعظم قم از بناهای معاصر نیز قابل ردیابی می باشد. همچنین علل حضور این نقش بر پیشانی ایوان ورودی مساجد، مدارس دینی و امام زاده ها در عصر صفویه به ویژه در اصفهان، علاوه بر اینکه طاووس را یک مرغ بهشتی میدانند، شاید همانطوری که در اشعار عطار هم اشاره شده، به عنوان دربان و راهنمای مردم به مسجد باشد. طبق نظر عامه، نقش طاووس بر فراز درب ورودی مساجد، همزمان شیطان را دفع و مؤمنین را استقبال می کنند. نقش طاووس هم در کاشی معرق و هم در کاشی هفترنگ کاربرد داشته است. ابتدا استفاده از کاشی معرق در کتیبههای سردر مساجد رایج بود، اما به دلیل زمانبر و پرهزینه بودن
ساخت این نوع کاشی، معماری اسلامی از دوران صفوی به سمت کاشی هفترنگ گرایش پیدا کرد. در کاشی معرق، قطعات کاشی رنگشده را در کنار هم میگذارند، اما در کاشی هفترنگ، تنها کاشی را رنگ میکنند.
نقش طاووس در نگارههای دیگر هم استفادهشده، اما الزاماً کارکرد سمبولیک نداشته است. برای مثال در کاخ هشتبهشت، این نقش نه بهعنوان یک سمبول، بلکه تنها بهعنوان نقش یک حیوان و با جنبه تزیینی در کنار نقش حیوانات دیگر استفادهشده است. در این کاخ که در میان باغ بلبلان قرار داشته، نقوش حیوانات واقعی و تخیلی نقش شده، چراکه در کنار این کاخ، باغوحشی شامل حیوانات اهدایی به پادشاه بوده که هنرمندان دربار پادشاه، این حیوانات را در دیوارهای کاخ میکشیدند.این پرنده در دوران باستان در آئین زرتشت نیز به عنوان مرغی مقدس مورد توجه بوده است. طبری در مورد آتشکده ها ومعابد زرتشتی که تا قرن سوم هجری باقی بوده، اشاره می کند در نزدیکی آتشکده بخارا محل خاصی برای نگهداری طاووسها اختصاص داده شده بود و در آنجا از طاووس ها نگهداری میکردند. علاوه بر این، طاووس نماد سلطنت ساسانیان به شمار میرود و روی مُهرهای آن دوران هم این نقش دیده شده است. نقش این پرنده روی پارچه ساسانی معنایی باشکوه را در بر داشته است.حضرتعلی(ع) هم طاووس را از گفتانگیزترین پرندگان در آفرینش دانستهاند. ارسطو آورده که طاووس و خروس «پرنده پارسی» نام داشتهاند و در موارد متعددی، طاووس از عمده پیشکشیهای سفیران پارسی بهجهت پادشاهان ممالک مختلف بوده است.
طاووس در کنار سنگ باستانی لاجورد
نقوش تزئبنی طاووس و سیمرغ در فرهنگ و هنر ایرانی – اسلامی جایگاهی فراتر از زیبائی ظاهری دارد. زیبا جلوه دادن آثار هنری به روش ساخت جواهرات خود یکی از شاخصههای مهم هنر است که از ارزش والاتری هم برخوردار است. ساخت این نماد با ارزش همراه با گوهر لاجورد و انتخاب رنگ آبی تیره که علاوه بر سادگی اصالت را به ارمغان می آورد بر عظمت آن افزوده است. این سنگ بخاطر رنگ آبی سیر آن، و قابلیت پودر شدن و کندهکاری روی آن از هزاران سال پیش در جهان خواهان زیادی داشتهاست. استخراج این سنگ بیش از ۲۵۰۰ سال در ایران باستان رواج داشته است. در آثار به دست آمده از دورههای پیش از تاریخ در ایران استفاده لاجورد بسیار معمول بودهاست. در یافتههای هزاره چهارم پیش از میلاد مردم سرزمین سیلک از سنگ لاجورد در ساختن آئینه و سنجاق و جواهر مهارتهای بیشتری یافتند و در ساخت آلات و ادوات زینتی از سنگهای عقیق و فیروزه و مهرهای لاجورد به کار بردند.با اندکی توجه به تاریخچه این سنگ، می توان پی به اهمیت آن در میان اقوام و ادیان گذشته برد. (Lapis lazuli) با لکه های طلایی پیریت است و از سنگ های نیمه قیمتی و شناخته شده در عهد ایران باستان و یکی از کالاهای تجاری ایرانیان بوده. دانشمندان ایرانی از جمله ابوریحان بیرونی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، جوهری نیشابوری و غیره در مورد خصوصیات این سنگ و خواص درمانی آن مطالب بسیاری آورده اند. هنرمندان ایرانی در سده های میانی و اروپایی دوره رنسانس از این سنگ به عنوان رنگدانه لاجوردی (آبی نیلی) در نقاشی های خود استفاده می کردند. امروزه از آن برای ساخت جواهرات قیمتی، وسایل تزیینی، نقاشی، آثار هنری و انرژی درمانی استفاده می شود. هر نقش فقط رنگ و شکل نیست بلکه معنایی هم دارد. در حقیقت ظاهر هر نقش در آغاز هنر ، در حکم دیدن یک معنای نادیدنی و باطنی است. همانطور که شاعر بزرگ مولوی سروده:
بت پرستی چون بمانی در صور صورتش بگذار و بر معنی نگر